حسناحسنا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

حسنا جان

خاطرات 25 ماهگی نفسم

سلام عزیزم خوشگلم خانمم این تکه کلام حسناجونم نسبت به من یعنی مامانشه هر وقت یه ذره ناراحت میشم فوری میگه عزیزم خوشگلم خانمم عیب نداره خوب میشی دوستت دارم ....خدایا وقتی این چملات رو به زبان میاره  قند توی دلم آب میشه مامان به فدات مامانی .... دیشب ملافه رو سرش کشیده بود وتوی اتاق اینو رو اونور میدوید و میگفت عروسی منه من عروس شدم  مامان : دامادت کچاست  حسنا : رفته نا نای بکنه ... عزیزم از خدا عمر میخوام تا عروسیت رو ببینم عروسک کوجولوی مامان  از توی کمدش لباسهای جند ماهگیش رو بر میداره و دوست داره با اصرار  تنش بکنه  مامان : حسنا جان این لباسا کوجیکه تنت نمیشه   حسنا : اندازه تن من نیست ...
2 دی 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسنا جان می باشد